چندین سخن زیبا از دکتر شریعتی.






















Blog | Profile | Archive | Email | Design by | Name Of Posts


یا عشق یا مرگ

 

 

خداوندا: 

کفر نمیگویم، پریشانم، چه میخواهی تو از جانم؟ مرا بی انکه خود خواهم اسیر زندگی کردی.

خداوندا:

اگر روزی زعرش خود به زیر آیی، لباس فقر پوشی، غرورت را برای تکه نانی به زیر پای نامردان بیاندازی و شب اهسته و خسته تهی دست و زبان بسته به سوی خانه بازآیی زمین و آسمان را کفر میگویی....    نمی گویی؟

خداوندا :

اگر در روز گرما خیز تابستان تنت بر سایه ی دیوار بگشایی لبت بر کاسه ی مسی قیر اندود بگذاری و قدری آن طرف تر عمارت های مرمرین بینی و اعصابت برای سکه ای این سو و آن سو در روان باشد زمین و آسمان را کفر میگویی...   نمیگویی؟

خداوندا:

اگر روزی بشر گردی زحال بندگانت با خبر گردی پشیمان میشوی از قصه خلقت، از این بودن ، از این بدعت . تو مسئولی خداوندا تو میدانی که انسان بودن و ماندن در این دنیا چه دشوار است ،......چه رنجی میکشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار .


+نوشته شده در برچسب:,ساعت15:47توسط سینا | |